عشق بی پایان

عادلانه نیست

این عادلانه نیست که برای شروع یک رابطه باید دو نفر تایید کنن

ولی برای پایانش یک نفر هم کافیه

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:19 توسط علی اربابی |

گاهی

گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت 

که تو رو فقط واسه خودت بخواد

که وقتی تو اوج تنهایی هستی

با چشماش بهت بگه:

هستم تا تهش!هستی....؟

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:17 توسط علی اربابی |

یعنی میشود

...ینی میشود روزی برسد

...که بیایی

...مرا درآغوش بگیری

...بخواهم گله کنم

...بگویی هیس دیگه هیچی نگو

...بگویی همه کابوس ها تمام شد

...از حالا من و تو با همیم

... نمیزارم هیچکس بینمون جدایی بندازه

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:16 توسط علی اربابی |

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:14 توسط علی اربابی |

ای کاش توهم دوستم داشتی

 

عین من که دوست دارم

 

ای کاش برات مهم بودم

 

عین من که برات بی قرارم

 

ای کاش عشق رو از

 

چشم قشنگت میشد خوند

 

ای کاش میشد بی وفایی هاتو دید

 

بازهم عاشق تو موند

 

ای کاش چشمات رو عشق من

 

اینقدر ساده بسته نمیشد

 

ای کاش دلت کم حوصله نبود

 

اینقدر زود خسته نمیشد

 

ای کاش باعشقت دوباره

 

به زندگیم معنی میدادی

 

ای کاش تنهام نمیزاشتی

 

هرچند خودم گفتم که آزادی...

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:13 توسط علی اربابی |

 
ﭼـﻘـﺪﺭ ﺧـﻮﺑـﻪ . . .
ﯾـﮑـﯽ ﺑـﺎﺷـﻪ ﯾـﮑـﯽ ﺑـﺎﺷـﻪ ﮐـﻪ ﺑـﻐـﻠـﺖ ﮐـﻨـﻪ . . .
ﺳـﺮﺗـﻮ ﺑـﺰﺍﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﺳـﯿـﻨـﺶ ﺁﺭﻭﻣـﺖ ﮐـﻨـﻪ . . .
ﺣـُﺮﻡ ﻧـﻔـﺲ ﻫـﺎﺵ ﺗـﻨـﺖ ُ ﺩﺍﻍ ﮐـﻨـﻪ . . .
ﻋـﻄـﺮ ﺩﺳـﺘـﺎﺵ ﻣـﻮﻫـﺎﺗـﻮ ﻧـﻮﺍﺯﺵ ﮐـﻨـﻪ . . .
ﭼـﻘـﺪﺭ ﺧـﻮﺑـﻪ . . .
ﭼـﻘـﺪﺭ ﺧـﻮﺑـﻪ ﮐـﻪ ﺁﺭﻭﻡ ﺩﻡ ﮔـﻮﺷـﺖ ﺑـﮕـﻪ...
ﻏـﺼـﻪ ﻧـﺨـﻮﺭﯼ ﻫـﺎ . . .
ﻣﻦ ﮐــ ـــﻨـــ ـــﺍﺭﺗـــــــ ـــــــــﻢ...

 

 

+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:2 توسط علی اربابی |

رسم زندگی

رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری

 

و روز بعد تنهایی به همین سادگی او رفته است

 

و همه چیز تمام شده مثل یک مهمانی که به آخر می رسد

 

و تو به حال خود رها می شوی چرا غمگینی ؟

 

این رسم زندگیست پس تنها آوازبخوان

 

......

+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1393برچسب:,ساعت 15:57 توسط علی اربابی |

سلولی میخواهم

axzr
سلولی انفرادی میخواهم
از جنس آغوشت
دیوارهایش چنان نزدیک
که انفرادی اش حس نشود
زندانبان خوبی باش
قفل کردی
کلیدت را قورت بده
ترسی از تشنگی و گرسنگی نیست
چشم ها و لب هایت را دارم
فقط !
سهم هر روزه ام را کم نکن ..
+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1393برچسب:,ساعت 15:56 توسط علی اربابی |

+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1393برچسب:,ساعت 15:54 توسط علی اربابی |

لمس کن...

http://up.98ia.com/images/zc8x5dnnswtpm2pc5e2.jpg

لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...

لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم، لمس کن این با تو نبودنها را.

+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1393برچسب:,ساعت 15:54 توسط علی اربابی |

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 12 صفحه بعد